- ۱ نظر
- ۱۸ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۴۹
دیروز موقع دیدن فیلم مدرسه موشها رفتم تو حال و هوای خاطرات بچگی که شاید زیاد خود برنامه و شخصیت هاش یادم نباشه اما شعر تیتراژش رو دوست داشتم.
شعری که به احتمال زیاد یکی از نقاط مشترک حافظه همه مردم ایرانه…
اما فارغ از نگاه فرهنگی و سیاسی به این اثر،
اون چیزی که برای من جذاب تر بود برنامه ریزی نسل جدید موشها برای مبارزه با اسمشو نبر(گربه بدجنس) بود،
به طوری که همه موش کوچولوها تنها راه راحتی و آزادی رو مقاومت ومبارزه در برابر دشمن خارجی میدونستن و با وحدت و اتحاد و برنامه ریزی بالاخره به پیروزی رسیدن…
دشمنی که به ذات دشمن بوده و این بار به بهانه حمایت موشها از یک بچه گربه مظلوم قصد حمله به آنها را داشته.
تو این دوره زمونه بعضی از مردم هم هستن که اگر مضحک ترین خبر رو در تایید حرفشون یا به سلیقه شخصیشون مخصوصا تو مسایل سیاسی بگی نه تنها قبول میکنن و تشکر میکنن
در این یکسال اخیر چقدر امام مظلوم تر شده...
یکی خاطره میگوید یکی جک یکی...
و هیچکدام نمیفهمند:
نباید شاخه ای که رویش ایستاده ای را برید!
پ.ن:دشمن از غفلت ما چه خوب استفاده میکند،
ای کاش روزی تمسخر دشمنان ما اپیدمی شود؛
از زحمات روزافزون مسئولین سایت khamenei.ir در منتشر نکردن متن و صوت و فیلم بیانات آقا اصلا تشکر نمیکنم بلکه انتقاد هم دارم.
پ.ن:بعد از منتشر نشدن بیانات دیدار با دولت در ماه رمضان، این بار هم جلسه از با هیئت دولت بجز گزیده فیلم و محور بیانات چیز دیگری پخش نشد!
فلسطین ثابت کرد،
...و لینصرن الله من ینصره...
پ.ن:خداروشکر جنگ تمام شد، اما مبارزه همچنان باقیست.
پ.ن۲: باتشکر از تیم مذاکره کننده فلسطینی!
پ.ن۳: بخاطر هفته دولت فعلا نظری راجع به مذاکرات ندارم.
چند وقتیه درگیر یک تحلیل کلی از حال و آینده آقای دکتر روحانی هستم که بواسطه این موضوع حقیقتا دلم به حال ایشون میسوزه ،
ان شا الله سر فرصت و بزودی متن کاملی دراین باره منتشر میکنم.
پ.ن:هفته دولت باید بیشتر هوای دولت رو داشت...
پ.ن۲: روحانی مچکریم!
آقای روحانی،
صرفا جهت اطلاع!
مشهد هم لرزید...
الان دقیقا کجا بریم؟
امروز شهرستان ایذه استان خوزستان ۴ ریشتر لرزید!
خوب به جهنم که لرزید، میخواست بره ی جایی که نلرزه...